عکس های پست قبلی
سلاااام سلاممم
خوشگل و نازم
نمیدونم چرا نمیتونستم عکسای دوربین و تو لب تاپ بریزم؟!
دیروز اومدیم خونه مادر جون و امشب از فرصت استفاده کردم که عکسا رو آپلود کنم.
توضیحات توی پست قبلی هست
الان یه مختصر توضیحی در مورد هر کدومشون میدم
هزااار تا دوست دارم بس که ملوس و باهوشی عشقم.
راستی بابایی واسه کادوی تولد چیزی برام گرفت که خیلی دوسش دارم. مرسی بابایی یه دنیا دوست داریم :*
اینجا خونه عمه زهرامه که خیییلی دوسش داریم. همگی
اینا هم نوه ها و بچه های فامیل
محدثه جون ، مهرآسا جون، مشکات جون
ابوالفضل جون، یسنا جون ، پارسا جون
باغ مهرآسا جون:
با یه عصرونه عالی پیش کسایی که خیلی دوسشون داریم
ژست هاتون تو حلق همسایه :دی
یاده عکسای قدیمی خودمون افتادم...
اینجا هم خونه دایی جونم. رفته بودیم شمشاد بگیریم :دی
و اما دوره این ماه خونه گلاره جون
جالب اینکه لباس رهام و آرتا یه جور بود ....
باز هم لاو ترکوندن های رادین
فدات شم با محبببت
حس مالکیت مشکات داره بر حس میزبانیه بنیتا غلبه میکنه و اجازه نمیده دست بنیتا به سبحان بخوره
این هم هنر گلاره جون
مرسی گلاره جون خیلی خوش گذشت و خیلی زحمت کشیده بودی
جاده هراز: مشکات عااااشقه حیووناست
فرودگاه اما: مثله همیشه100 بار از این پله ها بالا و پایین کردیم
پرواز مادر جون اینا لوفت هانزا بود و اسه همین با این دوقلوهای نیمه المانی و خواهرشون اشنا شدیم
لی ام و ژوبین! خیلی برات جالب بود که اینا دوتا هستن!!!
ایشون هم آرین داوود هستن
یه پسر شیطون و شیرین
حسابی باهاش جور شده بودی و بازی و بدو بدو کردی. آرین اومد خداحافظی کرد که بره برای چک، حسابی گریه کردی. ارین هم دست تکون میداد و می گفت برات دعوتنامه مفرستم!!!
دوره خونه یاسمن جون
قربون اون طرز نشستنتون برم من
شب مهمونی، مشکات با عینک رادین
جمعه: شهر بازی امیر پارس
مامان چه کیفی میکنه با دختر ملوسششش
یه روز سولماز جون اومده بود خونه مون و زحمت کشید کلی کتاب برامون اورد
یکیش اینه: بچه های جینگیلی، که عاااشقشی
اینم از عروسی سپیده جون و آقا مهدی
ایشالاه که خوشبخت بشن
قربونتون بررررم
عکسای اتفاقات بعدی تو گوشیمه چون کابل دوربین رو لب تاپ نمیخوند، دیگه باهاش عکس ننداختم
ایشالاه اونا رو هم به زودی آپلود میکنم