مهر و آبان

سلام خوشگلکم خوبی؟

هر چی بزرگتر میشی بیشتر برامون عزیز میشی. دیگه تولدا تموم شد البته بخاطر محرم و صفر و ما سرمون رو با پارک و مهمونی و دوره گرم میکنیم.

این سری رفتیم پیش دکتر نریمان برای چکآپ سالانه ت. یه سری ازمایش و عکس تراکم استخوان مچ دستت هست که باید انجام بدی. دکتر از قد و وزنت راضی بود 98 سانت قد و  15.9 کیلوگرم وزن. دکتر نریمان ازم پرسید مهد میره؟ گفتم دو ماهه که دو روز و سه روز در هفته میره! گفت مشخصه! خیلی خوب ارتباط میگیره: خیلی خوشحال شدم که این و گفت :دی

بقیه حرفامون بمونه با عکس....

با عکسای تولد رهام شیما جون شروع میکنیم:

چون شیما جون درگیره کارای تولد بود اومد کیک و باهم درست کردیم و خامه کشی و روکش، بعد رفت و تزیین و به من سپرد، منم خیلی خسته بودم و دیگه نتونستم بیشتر از این روش کار کنم ولی خدا رو شکر همه خوششون اومده بود

تولد رهام با تم جنگل سافاری بود: اینم از بیسکوییت ها

من و سیما جون یکم زودتر رفتیم و به شیما جون تو دیزاین کمک کردیم:

اینم گیفت های خوشگل

میز پذیرایی:

میز شام و دسر:

این ژله ی تصویری هم خودمون درست کردیم :دی

یه کار جالبی که تو این تولد بود، این تخته ی یادگاری بود. بر خلافه بقیه تولدا که ما تو برگه یادگاری مینوشتیم، این سری بچه ها خودشون تو برگه یادگاری کشیدن

تو عااااشقه دفتر و کتاب و نقاشی ای: اینم از هنر دختر من که اون روز باعث تعجب همه شد

پ

دختر مودب من با رهام نشستن پشت میز و کیک میل میکنن هه ههه

اینم مشکات و وانیا که بعد از رفتن مهمونا فرصت کردن به هم ابراز محبت کنن

پ

یه روز طراوت جون زحمت کشید و اومد دنبالمون و با محبوبه جون رفتیم مجتمع کوروش

بسیاااار خوش گذشت و اخرشم مشکات رفت تو شهربازیش تا به اونم خیلی خوش گذشته باشه

مرسی محبوبه جون مرسی طراوت جون

توی پارک فدک یکی از اون چرخ و فلک قدیمی ها بود که یه اقایی میاورد و بچه ها رو سوار میکرد.. مشکات همه ش دلش میخواست سوار بشه ولی به دلم نبود  سوارش کنم. عوضش اینجا دیگه امن بود و مشکات دوبار سوار شد و بسیاااار لذت برد

این هم صفحه سرچ اینستاگرام دوستم مژده جون که تورو دید و برام فرستاد:

یه شب خاله ی بابایی و عمو سیروس با خانواده ها اومدن و سوپرایزمون کردن واسه تولدت:

مرسی از حضورشون و کادوهای خوشگلشون

اینجا منتيریم تا شیما جون بیاد که بریم تولد رهام سولماز جون

مرسی سولماز جون خیلی خوش گذشت:

این هم تولد هانای مریم جون که خیلی خوش گإشت

این هم از روزهای بیکاریه یه مادر و دختر

و اما تولد پارسای الناز جون که حسن ختام  تولدا بود:

با میزبانیه مامان مهربونش

ابراز علاقه ی مشکات به دختر دایی پارسا

ملوسکای من

بچه ها محو دیدن کلیپ خوشگل پارسا

این هم میز بسیار خوشمزه ی اناهید جون بود ، روز تولد آیلیین عزیز

این یکی از بهترین تولدایی بود که رفتم، بی نهایت بهم خوش گذشت. مرسی انی جون

این هم پرنسس خوش روی اون شب

دخترم عاشقه میکروفن هست و اون شب بای اولین بار میکروفن و گرفت و مثله خواننده ها برامون کنسرت اجرا کرد:دی

ایشالاه که همه گلدونه هاتون همیشه سالم و سلامت باشن و زیر سایه ی پدر و مادر بزرگ بشن

مرسی از همه دوستای گل و با سلیقه م که تو میزبانی تکن ::::****