6/3/91 (هایپر استار)
مشکات طلا
از صبح باهات کلی کلنجار رفتم چون بابایی وسط هال نشست با کلی برگه لب تاپ(چیزایی که خیلی دوست داری)
واسه همین یا باید تو اتاق خواب میموندیم یا تو بغل تو هال چون زیاد تو روروکت هم نمیشینی
اسباب بازی هات و میگرفتی میبردی پیش بابایی برگه هاش و چن میزدی بابایی می گفت هرکی با اسباب بازی خودش بازی کنه ، ولی راضی نمی شدی.
خلاصه موتور مامانی و پایین اوردی اخه واسه دندونتم لج داشتی و بد اخلاق بودی، واسه همین بابایی شب مار و برد هایپر استار خرید و دور دور
اینم عکسش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی