مشکات خانمم دلم نیومد نیام ، ننویسم آخه خیلی کار هات با مزه شده: برق و تا روشن یا خاموش کنیم ، اعلام می کنی بق بق بققق ایفون که زنگ بخوره، خودت و می کشیییییی، مجبور می کنی هر کی دم دسته، ببرتت جلو ایفون و هی نگاه می کنی و حرف می زنی، جدیدا یاد گرفتی گوشیش و هم می خوای برداری چند وقتی بود موبایل و میذاشتی دم گوشت، از دیروز الو هم میگی :دی سوار تاب می شی ، تا تا می خونی. اگه سیر از بازی نشی، بخوام ببرمت، خودت و تو تاب تکون می دی می گی نه نه نههههه هر کی زبون در آره، پشتش در میاری. حتی اگه تکون بدن ، شمام زبونت و چپ و راست می کنی تقریبا اعضای خونه مادر جون و میشمناسی ( بس که ما اینجا تلپ ایم ) مثلا پدر جون ، هومن، هدی، اب...